همه ما ایرانی هستیم و نباید افراد را به خوب وبد تقسیم کرد
به گزارش نجف آبادنا از اتاق خبر، این رویه سالهاست که از جانب گروهی خودبرتربین در کشور پیگری میشود و با این نوع تفکر آسیبهایی نیز به جامعه وارد کردهاند. این طیف برای آنکه برخی اهداف خود را پشت مسائل گوناگون پنهان کنند، با کشیدن خطقرمزهای خودساخته و بیاساس تلاش میکنند از نزدیک شدن عامه مردم و برخی جریانات سیاسی که اعتقادی به منشها و جهانبینیهای آنها ندارند به شهدا و خطمشی آنها جلوگیری کنند، اقدامی که هیچگاه به هدف نرسیده است زیرا مردم ایران شهدای خود را بدون دستهبندی وسیاستزدگی دوست دارند. یکی از برنامههایی که نقشههای این جریان خودبرتربین را برهم زد و اجازه اشاعه تفکرشان را نداد، تشییع و مراسمهای مربوط به شهید محسنحججی بود؛ جوانی که شهادتش در ایران آثار فراوانی به دنبال داشت. بعد از آن روزگاری که این شهید و خانوادهاش در مرکز توجه بودند، اندکی این تب و تاب کم شده است و ما برای زنده نگهداشتن یاد شهدا که به گفته بزرگان کمتر از شهادت نیست، به سراغ پدر و مادر محسن حججی رفتیم تا درباره زندگی شهید، روزگاری که بدون او برخانواده شهید میگذرد و همچنین نگاهی که این عزیزان به آینده کشور و مسائل روز دارند، سوالاتی را مطرح کنیم و پاسخ آنها را بشنویم. ابتدا سوالات را از پدر شهید شروع کردیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
درابتدا از سیره زندگی فرزندتان برای ما بگویید که چگونه او در زندگی این مسیر را طی کرد.
فرزندم دریک خانواده مذهبی، انقلابی وهمچنین معتقد به ولایت فقیه به دنیاآمد. خانواده ما مانند بسیاری از خانوادههای مذهبی کشور سطح معمولی زندگی دارند. آقامحسن از زمانی که فرق بین خوب وبد تشخیص داد، درهمان مسیری که خانواده برای او درنظر گرفته بود، حرکت کرد و در این مسیر نیز جامعه،دوستان ومعلمان وهمچنین استادانش نیز برای ادامه این مسیربه اوکمک کردند و من به عنوان پدر این شهید خدا را شکر می کنم که راه خوبی را طی کرد. سیره زندگی شهید،برگرفته ازسیره اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی بود. درخانواده ما انقلاب اسلامی، جزو دینمان محسوب می شود.

دلیل این نگرش شما نسبت به انقلاب اسلامیچیست؟
معتقدیم حضرت امام خمینی (س) ۴۰ سال پیش راه حضرت علی(ع) را برایمان ترسیم کرده است . به همین دلیل انقلاب اسلامی راجزو دینمان می دانیم . برای ما بحث حکومت جداست و کاری به دولت نداریم، زیرا دولتها می آیند ومی روند وممکن است بعضی ازآنها لغزش هایی داشته باشند. البته به نظرم این لغزش ها طبیعی است زیرا در زمان پیامبر اسلام(ص) نیز چنین اتفاقاتی می افتاد و نمی شود این موارد را به حساب فرهنگ وادب کشورگذاشت.
به نظر شما به عنوان پدر شهید، چه مولفه هایی باعث شد آقا محسن به سپاه پاسداران بپیوندد؟ آیا از دلیل پیوستنش به سپاه برای شما توضیحی داده بود؟
عرض کردم که خانواده ما انقلاب اسلامی را جزوی از مسیردین می داند .شهید حججی ازکودکی پای روضه اهل بیت با راه و سیره زندگی امام حسین (ع) و فرهنگ شهادت آشنا شده بود. دردوران تحصیل با ورود به کانونهای فرهنگی، راهیان نور و اردوهای جهادی دراین مسیر راه تکامل بیشتری را طی کرد.اینهایی که مطرح کردم راه های مکمل سپاه هستند و سرانجام به سپاه ختم می شوند که ایشان نیز آن را دنبال کرد.
چه کسانی او را برای ورود به سپاه تشویق کردند؟
معرف ومشوق اصلی آقا محسن برای ورود به سپاه همسروخانواده همسرش بودند. البته قبل از ازدواج آقامحسن در یک شرکت وابسته به سپاه کارمی کرد و علاقه مند به سپاه بود وقصد داشت درآن مسیر باشد اما به صورت جدی پیگیری نمیکرد تااینکه خانواده همسرش به او پیشنهاد دادند که وارد سپاه شود او نیز قبول و پیگیری کرد و به این ارگان نظامی وارد شد.
شما به عنوان پدر آقامحسن یا مادر ایشان کدامیک نقش پررنگتری در زندگی شهید داشتید؟
با توجه به تلاشهایی که صورت گرفت و اگر حمل برخودستایی نباشد، من در زندگی ایشان نقش پررنگتری داشتم و درانتخاب الگو ومسیر راه پذیرش بیشتری از من داشت. تا حدودی آقا محسن به بنده نزدیک تر بود و دربیشترامور با من مشورت می کرد ولی در مسائل عاطفی با مادرش سخن میگفت.
همراهی پدرومادر، خانواده و به خصوص همسر شهید چه میزان کمک کرد که او بدون دغدغه ونگرانی بتواند در جبهه حضورپیدا کند وجانش را دراین راه فداکند؟
درانتخاب یک مسیر و راه ، انسانها دودسته می شوند. عدهای راه را خودشان انتخاب نمیکنند و با تشویق و مشوقهای که دارند آن مسیر راطی می کنند اما عده دیگر راه را خودشان انتخاب می کند و برای مسائل حاشیه ای دنبال یک اطمینان خاطر می گردند . برای مثال وقتی می خواهید به یک مسافرت بروید دوست دارید از لحاظ امنیت وآرامش خانواده خاطرتان جمع باشید. درانتخاب این مسیر نقش همسروخانواده همسرآقامحسن بسیار برجسته بود. ایشان با این اطمینان خاطرتوانست به خوبی دراین مسیر قدم بردارد. همه می دانند وقتی مردی ازدواج می کند، مسیرزندگیاش تا حدودی متفاوت می شود. آقا محسن از بابت خانواده خاطرجمع بود. تنها نگرانی او رضایت مادرش بود . وقتی آقا محسن برای اولین بار به سوریه رفتند مادرشان بسیارنگران بودند اما باردوم وقتی رضایت مادر را گرفت، از همه لحاظ مطمئن شد. نمی توانم بگوییم مشوق اصلی شهید حججی کدام شخص خاصی بوده است و اعتقادم براین است که مشوق اصلی شهید، فرهنگی بود که او داشت.
هرفرزندی برای والدینش ویژگی خاصی دارد؛ شما به عنوان پدر شهید، ویژگی های خاص او را که فارغ از اقشارجامعه باشد، میتوانید برای ما بیان کنید؟
آقا محسن پشتکاربسیارعجیبی درکارها داشتند و زمانی که کاری را شروع می کردند تا آخرادامه می دادند. مورد بعدی که درباره ویژگیهای شهید باید بیان کنم این بود که آقا محسن در کارهایش اخلاص زیادی داشت که البته ما میزان اخلاص او را بعدازشهادتش فهمیدیم.
بنده همه جاادعا می کنم که با آقامحسن بسیاردوست نزدیک بودم؛ او درهمه کارها را با بنده مشورت می کرد ولی بعد ازشهادتش فهمیدم آقای محسن بسیاری از کارهای خیری که انجام داده بود، ما اطلاع نداشتیم.

شهید حججی در میان اقشار گوناگون مردم ایران عزت خاصی پیدا کرد. به نظرشما دلیل این رویداد چه بود؟
عزت دست خداوند است و نمی شود آن را از راه مادیات به دست آورد. این عزتی که می فرمایید، شهید با شهادتش به دست آورده است که قابل معامله یاخرید نیست زیرا خداوند ارزش آن را به او داده است. به اعتقاد من شهادت آقا محسن برای جوانان یک نشانه است و میتوان آن را ثمره ۴۰ سال انقلاب اسلامی دانست.
تربیتی که شما در دستور کار داشتید تا چه حد در رسیدن شهید به این هدف تاثیر داشت؟
خانواده درتربیت فرزند واینکه لقمه حلال سرسفره ببرد تاثیرگذاراست اما دراین راه مکمل هایی هم وجود دارد و نمیتوان تنها این مهم را مولفه کافی دانست.
غیر از این مسائل چه مولفههای دیگری را میتوانید برای دستیابی شهید به این عزت بیان کنید؟
خداوند به چند دلیل این عزت را به آقا محسن داد، اول میخواست به نسل های گذشته و بزرگترها که از جوانان امروز ناامید شده بودند و می گفتند فضاهای مجازی جوانان را ازما گرفته وآن ها را نابودکرده است ومعتقد ند دیگر جوانان دهه شصت تکرار نخواهندشد، نمونهای از جوانان امروز را نشان دهد. ازطرف دیگر خداوند توسط این جوان به ما ومسئولان ثابت کرد که در کشور آنگونه که برخی مدعی هستند جوانها نسلهای جدید از دست رفتهاند و بیتفاوت به کشور و دین هستند، این ادعاها صحت ندارد و همانگونه که حضرت آقا(رهبر معظم انقلاب) فرمودند اگردهه هفتادی ها بهتراز دهه شصتی ها نباشند کمتراز آن ها نیستند؛ زیرا دهه های قبل امام وانقلاب را درک کرده اند اما دهه هفتادی ها ونسل جوان بدون دیدن امام وانقلاب این گونه با فدای کردن جان شان، خودشان را نشان دادند و این رفتارها بیشک در مسائل مختلفی ریشه دارد. به نظر من خداوند لطف بزرگی به شهید حججی کردتا دل جوانان را به دست آورده وآن ها را به صحنه بیاورد و شکر خدا دیدیم جوانان چه زیبا به صحنه آمدند و درمراسم تشییع آقا محسن همه آمدند؛ حتی افرادی که شاید به ظاهر دلخوشی از انقلاب نداشتند زیرا جوانان این شهید رااز خودشان میدانستند. از وقتی آقا محسن شهید شده بسیاری از جوانان به من میگویند در مسائل مختلف ما را هم مثل آقا محسن بدانید. خداوند خواست باشهادت یک جوان، جوانان دیگررا به ما نشان دهد که هستند و دلشان برای دفاع از کشور، دین و ناموسشان میتپد.
البته این نکته را نباید فراموش کرد که افراد زیادی مانند آقا محسن در سوریه شهید شدند. بزرگانی مانند شهید اسکندری که هم سرش بریدند و هم برسرنیزه کردند،هنوزهم پیکرمطهرش به کشور برنگشته است. با شهادت آقا محسن ، انقلابی درجامعه ایجاد شدکه برای همه تعجب آوربود. همه میدانند دشمنان انقلاب روی فرهنگ وتفکرجوانان ایرانزمین بسیارکار وسرمایه گذاری می کنند .چگونه می شود همین جوانان پا روی همه آن می گذارند و یک دفعه به میدان می آیند تا از خودشان ونسلشان حمایت کنند.
این مسائل همه دست خداوند و درکنارآن ثمره انقلاب اسلامی است. برخی میگویند این حجم زیاد از جوانانی که در مراسم شرکت کردند به دلیل تبلیغات سپاه بوده است اما واقعیت نکته دیگری است و همانگونه که گفتم عزت دست خداوند است و بسیاری با توجه به مسائل مربوط به شهید و نحوه شهادت وی به میدان آمدند.
یک سالی از بازگشت پیکر شهید حججی میگذرد، هنوزهم شوروحال مردم نسبت به شهید وخانواده شما مثل روزهای اول است؟
به نظر من هراجتماعی چند بخش دارد؛ یک بخش نسبت به تمام امور بی تفاوت هستندکه ما نیز کاری به آنها نداریم. بخشی هم از روی احساسات رفتارمی کنند و انتظاراتی دارند اما زمانی که انتظاراتشان برآورده نمی شود احساساتشان فروکش می کند.
شوروحال این مردم نسبت به روزهای اول کمترشده است اما نه به آن معناکه بخواهند نسبت به این خط موضعگیری کنند.دسته سوم افرادی بودندکه ازابتدا دل به شهید دادند ودلبسته او شدند هرچقدرهم که جلوترمی روند اعتقادشان به مسیر شهید روشن ترمی شود زیرا شهید حججی را به عنوان یک شاخصه درنظرگرفته اند.
برخی از سوالات را نیز باید از مادر بزرگوار شهید پرسید. سرکارخانم شما به عنوان مادر شهیدحججی و باتوجه به عاطفه مادری که دارید، این روزهای جای خالی آقا محسنرا در خانه حسمیکنید؟
این روزها دلم برایش تنگ میشود اما چاره ای ندارم و بایدتحمل کرد.
چگونه براین درد بزرگ مرهم میگذارید؟
زمانی که احساس دلم برایش تنگ میشود، حضورش رادرکنارخودم احساس و تصور می کنم درخانه ونزدیک مناست.
تا کنون خواب آقا محسن را دیدهاید؟
شاید دوبار خواب او را دیده باشم.
نکته خاصی را برای شما بازگو نکردهاند؟
خیر، حرفی به من نزدند فقط آن زمانی که دیدم آقامحسن اسیر داعشی ها شده از آنجایی که میدانستم این جماعت فرزندم را رها نمیکنند و او را اذیت و شکنجه میدهند، باحاجآقا صحبت کردم و قرارشد گوسفندی برای شهید شدن آقا محسن قربانی کنیم که شب قبل از شهادتش خواب دیدم با خانم وپسرش به خانه ما آمده است؛ به او گفتم شب نذری داریم امشب پیش ما بمان که درخواب خطاب به من گفت که میروم و شببرمیگردم.
شب دیگری هم زمانی که مراسمهای شهادتش برگزار میشد یک شب در خواب دیدم از داخل بنرها و تصاویری که از وی وجود دارد به مهمانانی که برای بزرگداشت به مراسم وی آمده بودند، خوشامدگویی می کرد.

آیا قبل از شهادت آقامحسن دعای خاصی برای او کرده بودید ؟
هرزمانی که تماس می گرفت می گفت دعا کن عاقبت بهخیر و روسفید شوم و من از ته دل برای عاقبت بهخیری و روسفید او دعا می کردم اما راضی به شهید شدنش نبودم. زمانی که اسیر شد از ته دل دعاکردم، شهید شود و در همان شب شهادتش و زمانی که ساعت یک نصف شب به گلزار شهدای نجف آباد رفتیم و متوسل به شهدای گمنام آنجا شدم، همان جا خبرشهادتش درفضای مجاز پیچید ومامتوجه شدیم آقامحسن شهید شدهاست.
آقای حججی، اینکه فرزند شهید درآینده بگوید چرا گذاشتید پدرم به سوریه برود، پاسخی دارید یا اینکه بخواهد راه شهید را ادامه دهد، چه برنامهایدارید؟
شهیدحججی دروصیتنامه اش به پسرش علی آقا سفارش کرده که تاآخر عمربالای سراو ومواظبش خواهدبود. درجامعه شهید وفرزند شهید مشکلی ندارند.
گاهی اوقات خانواده شهدا دلخوریهایی دارند نظر شما در اینباره چیست؟
متاسفانه بعضی وقت ها لطف زیادی به بعضی از خانواده شهدا باعث می شود که فرزندان آن ها متوقع شوند که تعداد آن ها درجامعه زیاد است به گونهای که بعضی ازآن ها از انقلاب طلبکارشده اند.
عده دیگری از خانواده های شهدا هستند که به فراموشی سپرده شده اند که به نوعی محرومیت برایآن هاست و برایشان سوال ایجاد می شود که عزیز ما نیزشهید شده است؛ دراین بین چه اتفاقی افتاده که عده ای مورد توجه واقع می شوندوعده دیگرمحروم هستند. همه خانواده های شهدا حساس هستند زیرا حضور شهید را حس میکنند.
ازطرف دیگر این خانواده ها از سوی جامعه زیر ذرهبین هستند به نظرم باید درجامعه کنترل ومدیریت بهتری نسبت به خانواده های شهید صورت بگیرد . دربین خانواده های شهدا شاید ۳۰ درصد آنها طبق رضایت شهیدشان درجامعه رشدکرده باشند. بقیه افراد یا براثرتوجه زیاد، متوقع شده اند و فکرمی کنند چون پدر آن ها شهید شده باید همه مسائل برای آن ها مهیاباشد یا براثربی توجهی ومحرومیت احساس یأس وناامیدی میکنند که این رفتارها بیشتراز رفتار خودمان است ربطی به خانواده شهید ندارد.
زمانی که پیکر مطهر شهید قرار بود برگردد حاشیههای زیادی به پا شد و شما بیانیه ای صادرکردید که این بیانیه درافکار عمومی بسیار تاثیرگذار بود. میخواستم بدانم چه می شود پدری راضی می شود و اعلام می کند من فرزندم را برای خدا ،نظام وانقلاب دادم هیچ انتظاری ندارم مانند کاری که ام وهب درصحرای کربلا کردند ؟
زمانی فردی به تنهایی دنبال یک هدف می رود و ممکن است عقبه ومشکلاتش را خود برعهده بگیرد اما وقتی فردی دنبال هدفی می رود که همه او را همراهی می کنند و به عنوان نماینده آن جمع محسوب می شود ماجرا متفاوت است. درایران اسلامی هرفردی که لباس نظامی بپوشد برای من قابل احترام است امابنده به سپاه پاسداران ارادت خاصی دارم.
قبل از اینکه آقای محسن درسپاه مشغول به فعالیت شود به مادرش گفتم اگر محسن به سپاه برود، دیگر برای ما نیست باید قید این بچه را زد؛ یعنی کسی که به سپاه می رود سر سلامت به منزل نمی برد و شهید یا مجروح خواهد شد.
وقتی آقا محسن به سوریه رفت ایشان را به حضرت زینب (س)سپردیم واز طرف دیگر درخواست خود شهید بود و کمترین کاری که می توانستیم برای فرزندنمان انجام دهیم همین بود و خدا را شکر آقای محسن سربازیاش را به اثبات رساند و به اوج رسید. برای همین آن بیانیه را منتشر کردم زیرا اعتقاد داشتم که یک پیکر چه معنا داشت که نظام هزینه بخواهد بدهد. بدنی که ازخاک است وبه خاک برمی گردد.
بعد ازآن بحث مبادله پیش آمد گفتند چون تصویر اسارت آقامحسن را فرستادند، بیشک می خواهند مبادله کنند.گفتیم به هیچ عنوان راضی نیستم که بابت پیکر شهید پولی بدهید یااسیرآزادکنید.
آقا محسن دردلنوشته هایش نوشته بودکه دوست دارد مثل حضرت زهرا(س) گمنام باشد عقاید فرزندمان برای ماقابل احترام بود و گفتنی است که راهش راهی بود که زمانی آرزوی پدرش بود اما توفیق نداشتم.
برخی میگفتند که با توجه به مشکلاتی که در کشور وجود دارد چرا باید جوانان این مرز وبوم به کشورهای دیگر بروند و بجنگند این تفکر بر شما تاثیرنداشت؟
هیچ وقت به این مسائل فکر نکردم زیرا اعتقادم براین است که اسلام مرزوبوم،کشور، قوم ،قبیله ندارد درهمه جا چه عراق وسوریه وچه ایران باید درهمه تحت فرمان اسلام و ولی فقیه بود و هرکجا گفتند باید رفت. ازآن گذشته داعشی فقط درعراق وسوریه نبود. واضح است که دشمن این نیروی وحشی را برای نابودی ما پرورش داده است . واقعیت این است که اگرپیش بینی حضرت آقا( رهبرمعظم انقلاب) نبود الان داعشی ها درمرزهای ما بودند. برایم فرقی نمی کند که آقا محسن درکجا شهید شده است، مسلمان باید برای دفاع از وطن ،ناموس وهمنوعش هرجایی که لازم است برود.

بنیاد شهید بعداز شهادت، مقدمات اداری آقا محسن را انجام داد؟
هر ارگانی که شهید می دهد، کارهای اداری آن شهید را همان ارگان انجام می دهد.تمام کارهای اداری مربوط به شهید را خودشان انجام دادند و بنده دنبال هیچ کار اداری نرفتم؛ حتی دربعضی مواقع از بنیاد زنگ می زنندکه چرانمی آیید فلان کار را انجام دهید.
همانگونه که شما نیز اشاره کردید درایران چند دسته زندگی میکنند. عده ای هستندکه شاید تفاوت دیدگاه داشته باشند اما به شهدا و خانوادههای آنها ارادت خاصی دارند. به نظر شما مصادره شهدا به نفع یک جریان خاص اقدام شایستهای است؟ اینکه گفته شود قشری از جامعه به دلیلی ظاهری یا نگاه سیاسی که دارند از دوستداران شهدا نیستند، تفکر صحیحی است؟
من به این نوع تفکر اعتقادی ندارم؛ همه ما ایرانی وانسان هستیم و دلیل ندارد افراد رابه خوب وبد تقسیم کنیم. چه کسی تضمین داده بنده چون از خانواده شهید حججی هستم فرد خوبی هستم وتا آخرعمرخوب خواهم ماند. این یک تفکر بسیار غلطی به حساب میآید زیرا قاضی اصلی خداونداست. نباید درباره افراد از روی ظاهر قضاوت کرد.ازطرف دیگر خط ومسیر در جمهوری اسلامی تعریف شده است باید بین افرادی که جلوی این مسیر ایستادهاند وآن هایی که کنار مسیر وکمتر درمسیرهستند تفاوت قائل بود. سفره ای به اندازه یک کشورپهن است وهرکسی به اندازه توان ومعرفتش ازاین سفره برداشت می کند. هرکسی دیدگاهی دارد ودرآن دیدگاه آزاد است.دردین اسلام نیز آمده است که خداوند ازهرانسانی که خلق کرده به اندازه وسع وتوانش انتظار دارد و نباید دربعضی مسائل تعصب زیادی به خرج داد.
یک جوان وقتی برخی ازاین برخوردهای افراطی را می بیند دلزده میشود. آیا همین تعصبها باعث نمیشود جوان نسل جدید ازمسیر شهدا دور شود ؟
درروند هرانقلابی این طبیعی است که تنشهایی وجود داشته باشد. تفاوت فکری و اختلاف سلیقه همیشه بوده وهست. ازطرف دیگر طمع انسان نیز یک امر طبیعی است. باید به برخی افراد گفت که اگر فکرمی کنید جوانان ما مسیرشان را عوض کرده اند دراشتباه هستید و مسیرشان عوض نشده. بهترین سند مراسم تشییع پیکرشهید حججی است و افرادی که شاید به ظاهر متفاوت بودند حضورگسترده ای داشتند . درواقع جوانان لج کردهاند زیرا لجبازی ازخصلت های جوان است وبرای مثال اگر پدری کارخلاف می کند و دایما پسرش را ازخلاف منع می کند درصورتی که این پسر درآن خانواده بزرگ شده وقتی می ببیند پدرش خلافکاراست اوهم دنبال کار می رود و هرچقدر پدرش به او تذکر بدهد بی فایده است . درواقع ازسرلجبازی باپدرش شایدکارهای خلاف انجام دهد. متاسفانه در کشورعده ای ازافراد مدعی هستند وکارهایی انجام می دهند که حرف وعملشان یکی نیست. دراین دوره افکارودید جوانان بسیاربازتراز نسل های گذشته است و اینترنت،فضای مجازی وماهوارهباعث شده اطلاعات مردم به خصوص جوانان نسبت به اوضاع کشورو جهان بسیار بیشتراز جوانان گذشته باشد برای همین نمیتوان گفتارهایی را بیان کرد و به شیوهای دیگر عمل کرد. مسیری که جوانان امروزطی می کنند بسیارسخت ومشکل است .ایران یکی از بهترین کشورها از لحاظ جمعیت وفکر وعقیده است و به نظر من شاید ظاهر جوانان عوض شده که باید به آن ها حق داد ولی این جوانان بهتر از گذشته میتوانند به کشور خدمت کنند.
در مزار شهدای نجف آباد که حاضر شدیم، شهدای متعددی بودند که از یک خانواده به این جایگاه نایل آمده بودند. برای مثال از یک خانواده چهار نفر شهید شده بودند؛ چرا آمار شهدای نجفآباد بالاست؟
نجف آبادی ها به دین اسلام ارادت خاصی داشته و همچنین روی لقمه حلال نیز تاکید دارند. به یاد دارم دردوران کودکی پدربزرگم درمسجدی پیشنماز بود که کاسب ها پس از نماز صبح درس مکاسب درمسجد میخواندند و بعد مغازه ها را باز می کردند. همشهریهای ما بسیار روی لقمه حرام وحلال تایید واعتقاد دارند.بالطبع نسلی هم که ازآن ها به وجود آمده بسیارمعتقد است. دراول صحبتهایم اشاره کردم انقلاب اسلامی بخشی از دین ماست و برای همین درزمان جنگ، نجف آباد ۱۰۰هزار نفر جمعیت داشت که ازآن جمعیت ۲۵۰۰ شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرد. این تعداد شهید نسبت به جمعیت بی نظیراست واز طرف دیگر درشهرهای کوچک اکثر افراد باهم فامیل هستندبه همین دلیل درکنارهم دفن شده اند.

شهر نجف آباد را شیخ بهایی طراحی کرده است؟
بله می گویند طراحی اولیه شهر نجف آباد را شیخ بهایی انجام داده است. البته تفاسیرزیادی هم وجود دارد.
آقای حججی این روزها مشغول چه کاری هستید؟
من در اوایل شغلم بنایی بود و به دلیل اینکه دستم به سیمان حساس شده بود آن را کنارگذاشتم. بعد ازآن تا قبل از شهادت آقا محسن با تاکسی کارمیکردم .مسافرکشی باتاکسی یک شغل عمومی محسوب می شود که بامردم بسیار سروکار دارد و وقتی مسافران در تاکسی می نشینند اگرراننده یعنی من را می شناختند شروع به تملق گویی میکردند و اگرنمی نشناختند جوری دیگر صحبت می کردند که سبب آزردگی من میشد و برای همین من نیزتحمل جنگ اعصاب نداشتم و تاکسی را فروختم و در حال حاضر نیز درخدمت خانواده هستیم.
بحثی مطرح شد که شما ازدوستداران آیت ا… منتظری بودید؟ آیا این موضوع درست است؟
اگرشما شجره نامه ما را بررسی کنید می بینید اختلاف خانواده ما باآیت ا… منتظری به قبل از انقلاب برمی گردد. اجداد بنده روحانی بودند درآن زمان آیت ا… منتظری کتابی درمورد شهید جاوید نوشتندکه بسیار روی آن کتاب تایید داشتند و بین علما اختلافاتی پیش آمد. پدربزرگم جزو مخالفان آیت ا… منتظری بودند و درواقع ازآن زمان اختلافات شروع شد. بعد از انقلاب هم امام خمینی (س) درمورد آیت ا… منتظری فرمودند:« ایشان سیاستمدار خوبی نیستند اما عالم خوبی هستند و حوزه های علمیه از علم ایشان استفاده کنند». من نیز با توجه به این گفته امام(س آقای منتظری را به عنوان یک سیاستمدار قبول نداشتم اما به عنوان عالم دینی ایشان مقلدانی دارد که باید به آن ها احترام گذاشت. البته بنده ازمقلدان ایشان نیستم وهیچ وقت هم ازایشان حمایت نکردم اما مخالف آقای منتظری وحامیان ایشان هم نیستم. به نظر من همه درکشور حق حیات دارند و از طرفی اعتقادم براین است که همه باید پشت سررهبری ومقلد وپیرواو باشند. زمانی که ایشان علیه شخصی موضعگیری کردند می توانیم درمورد آن شخص صحبت کنیم. نباید ازحضرت آقا جلوتر حرکت کرد که این کار از لحاظ شرعی درست نیست.

شما از ریشه داران انقلاب اسلامی هستید. به نظرشما به چنددرصد از آن آرمانها واهدافی که امام خمینی(س) وشهدا برای انقلاب ونظام داشتند رسیده ایم ؟
آیت ا… جوادی آملی درآن سخنرانی فرمودند که ما داریم سعی می کنیم انقلاب اسلامی را ایجاد کنیم، یعنی هنوز کامل به آن اهداف که میخواستیم نرسیدهایم. همچنین یکی از سخنرانان در مراسمی گفتند شاه عباس مرید حضرت علی(ع) بودوقتی مراسمی داشت دراویش دعوت می کرد تامدح وثنای حضرت علی (ع)بگویند. درمراسمی فردی که نزدیک شاه عباس نشسته بود به او گفت شما که اینقدر حضرت علی(ع) را مدح می کنید ومرید او هستید چرامثل حضرت علی (ع)حکومت نمی کنید. جواب داد ؟ زیرا حضرت علی (ع) پنج سال حکومت کرد من می خواهم حالا حالها حکومت کنم. اگر بخواهیم به اهداف والای انقلاب اسلامی برسیم چند سد معبر وجود دارد؛ ابتدادشمنان نمیگذارند. دشمنانی ازطرف غرب وکشورهای همسایه وجود دارد آن ها به خاطر هدف وعدالتی که قرار است دراجتماع برقرارشودنگران هستند. این یک واقعیت است. پیامبر(ص) وحضرت علی(ع) راهم نگذاشتند حکومت کنند درحالی که آن ها امام ومعصوم بودند. درباره رسیدن به آرمان ها باید بگوییم به۵۰ درصد از آن اهدافی که مدنظرمان بود رسیده ایم. امیدوارم دستیابی به اهداف بیشتر شود زیرا اهداف والاو مقدسی داریم که البته پیمودن این مسیر سخت است. جنگ اقتصادی و روانی توسط دشمن برنامه ریزی شده است و باید در برابر این مسائل ایستاد. البته به تهاجم فرهنگی اعتقادی ندارم و معتقدم اگر انسان خودش را بسازد فرهنگ غرب نمی تواند روی آن تاثیر بگذارد زیرا فرهنگ غرب یک فرهنگ پوچ وتوخالی و فرهنگ ما بسیار غنی است. مبارزه با جنگهای اقتصادی راهکارهایی دارد که باید آنها را مد نظر قرار داد که بیتوجهی به آن ما را به عقب میاندازد. به نظر من مسائل دیگری نیز در کشور به وجود آمد که ما را از اهداف و آرمانها دور کرد که برای مثال جنگ سوریه باعث شد ازبعضی از اهداف عقب بیفتیم و همچنین تحریمهایی که درراه است نیز مشکلآفرین خواهد بود .
وقتی مسئولان برخلاف آرمان هایی که آقا محسن قدم برداشتند اقدامی می کنند دل شما نمی گیرد؟
از عملکرد خلاف آرمانهای انقلاب توسط برخی مسئولان دل همه می گیرد. دل تمام خانواده های شهدا و عامه مردم یعنی دل ۹۸ درصد جامعه میگیرد.البته این افراد شامل حال تمام مسئولان نیستند و بعضی از مسئولان افراد خاصی هستند شاید دودرصد جامعه رفاه طلب ورفاه زده باشند که آن ها مخاطب های خاص خودشان را دارند.
اجازه می دهید فرزند آقا محسن به سپاه برود وراه پدررا ادامه دهد ؟
آقا محسن وصیت کردند که فرزندشان روحانی شوند یا درسپاه خدمت کنند. البته به نظر من اگر روحانی شود بهتراست زیرا کسی که لباس روحانیت می پوشد درواقع تبلیغ دین اسلام را می کند. اما اگر بخواهیم از جان مایه بگذاریم سپاه بهتراست. بنده به سپاه علاقه خاصی دارم البته به تمام ارگانیهای نظامی که لباس رزم می پوشند ارادت دارم اما سپاه برایم فرق می کند زیرا از ابتدابا سپاه همکارمیکردم .

آقای حججی در آخر نکتهای برای مخاطبان ما دارید؟
دراین زمان که تحریم های اقتصادی روی زندگی ومعیشت مردم فشار زیادی وارد کرده است ازطرف دیگر دوگانگی در رفتار وگفتار برخی ازمسئولان وجود دارد باید بیشتر به فکر کشور بود. زمانی دشمن تصور می کردبا جنگ کارانقلاب تمام خواهد شد اما رشادت های بچه های جنگ را دید و غافلگیرشد. حال داعش را سازمان دهی کردند که ازلحاظ نظامی افراد زبده هستند وازطرف دیگر خوی وحشیگری بسیار زیادی دارند و برخی اقدامات وحشیانهای را درحق انسان های دیگر انجام میدهند که حیوانات درحق هم نمی کنند.امروز نیز رزمندگان درمقابل داعشی ها ایستادند و با ایثارومقاومت خاصی که ازخودشان نشان دادند نگذاشتند دشمنان با آن همه تجهیزات به خواسته خود برسند. جوانان ورزمندگان اسلام با دست خالی وتوکل بر خدا جلو آن ها ایستادند و این درحالی بود که تجهیزات آن ها اندک بود.وقتی اوضاع اقتصادی کشور را می بینم که هرروز بدترمی شود وهمچنین این موج ناامیدی که درکشورشیوع پیدا کرده است و به قولی دارد تیشه به ریشه اعتقادات مردم می زند، حس خوبی ندارم. هدف دشمنان اعتقادات مردم است ومی خواهند آن را سست کنند زیرا به این نتیجه رسیده است آن مهمی که درمقابل آن ها مقاومت کرده صلاح ومهمات نیست بلکه فرهنگ واعتقادات یک ملت است. جا دارد که مردم کمی هوشیارانه تر عمل کنند به ویژه جوانان ، زود رنج نباشند و مشکلات کشور واشتباهات افراد، بی عدالتی ها واختلاس ها را به حساب انقلاب اسلامی نگذارند.
متاسفانه اوضاع به گونه ای شده که حق وباطل تا حدی به هم نزدیک است که تشخیص آن برای مردم مشکل وسخت است و لازم است مردم صبوری کنند و گاهی حرفی را نزنیم که حق وخون شهیدمان ضایع شود زیرا شهدا انقلاب اسلامی را تضمین کردند. اگردراجتماع امنیت وآرامش داریم ودرکشور انقلاب اسلامی آزادی گفتاروعمل وجود داردکه این آزادی درهیچ کشوری به اصطلاح اسلامی وجود ندارد که همه اینها را مدیون شهدا هستیم. درست نیست کم کاری ،گرانی ،بیکاری وحتی خیانت بعضی از افراد به گردن انقلاب، رهبری و ولایت فقیه بیندازیم . الان زمانی است که مردم باید درصحنه باشند همانند جوانان که در میدان ها ی جنگ حضور دارند به مراتب وظایف ما سنگین ترازآن هاست . درجنگ بحث گلوله وآتش وشهید شدن است اما امروز بحث زندگی وکم کاری، گرانی ووضعیت معیشت مردم است که مقاومت بیشتری را از مردم می طلبد. امیدوارم مردم بتوانند با همکاری وهمراهی شهدا ازاین مرحله خطرناک عبورکنند.
سرکار خانم شما به عنوان مادر شهید نکته ای برای مخاطبان ما ندارید؟
امیدوارم جوانان و مردم با ادامه دادن راه شهدا دشمن را ناامید کنند.

————————————————————————————
افراد زیادی مانند آقا محسن در سوریه شهید شدند؛ بزرگانی مانند شهید اسکندری که هم سرش را بریدند و برسرنیزه کردند؛ هنوز هم پیکرمطهرش به کشور برنگشته است
برایم فرقی نمی کند که آقا محسن درکجا شهید شده است، مسلمان باید برای دفاع از وطن ،ناموس وهمنوعش هرجایی که لازم است، برود
من آقای منتظری را به عنوان یک سیاستمدار قبول نداشتم اما به عنوان عالم دینی ایشان مقلدانی دارد که باید به آن ها احترام گذاشت
آقا محسن در دلنوشته هایش نوشته بودکه دوست دارد مثل حضرت زهرا(س) گمنام باشد؛ عقاید فرزندمان برای ماقابل احترام بود
برای ما بحث حکومت جداست و کاری به دولت نداریم. زیرا دولتها می آیند ومی روند و بعضی ازآنها لغزش هایی دارند
به تهاجم فرهنگی اعتقادی ندارم و معتقدم اگر انسان خودش را بسازد فرهنگ غرب نمی تواند روی آن تاثیر بگذرد
چه کسی تضمین داده بنده چون از خانواده شهید حججی هستم، فرد خوبی هستم وتا آخرعمرخوب خواهم ماند
شهیدحججی دروصیتنامه اش به پسرش، علی آقا سفارش کرده که تاآخر عمربالای سراو ومواظبش خواهدبود
متاسفانه در کشورعده ای ازافراد مدعی هستند وکارهای انجام می دهند که حرف وعملشان یکی نیست
بعضی وقت ها لطف زیادی به بعضی از خانواده شهدا باعث می شود که فرزندان آن ها متوقع شوند
درمراسم تشییع آقا محسن همه آمدند حتی افرادی که شاید به ظاهر دلخوشی از انقلاب نداشتند
درباره رسیدن به آرمان ها باید بگوییم به۵۰ درصد از آن اهدافی که مدنظرمان بود، رسیده ایم
گفتیم به هیچ عنوان راضی نیستم که بابت پیکر شهید پولی بدهید یا اسیرآزادکنید
معرف ومشوق اصلی آقا محسن برای ورود به سپاه، همسروخانواده همسرش بودند
آقا محسن وصیت کردند که فرزندشان روحانی شوند یا درسپاه خدمت کنند
از عملکرد خلاف آرمانهای انقلاب توسط برخی مسئولان دل همه می گیرد
همه خانواده های شهدا حساس هستند زیرا حضور شهید را حس میکنند
عده دیگری از خانواده های شهدا هستند که به فراموشی سپرده شده اند
راهش، راهی بود که زمانی آرزوی پدرش بود اما توفیق نداشتم
درخانواده ما انقلاب اسلامی، جزو دینمان محسوب می شود
تنها نگرانی شهید برای رفتن به جبههها رضایت مادرش بود
هرکسی دیدگاهی دارد ودرآن دیدگاه آزاد است
به نظر من همه درکشور حق حیات دارند
انتهای پیام / ۱۳۷